دوره
بحرانی در زندگی گاو ماده هیچ دوره ای بحرانی تر از زمان انتقال ،که از اواخر زمان آبستنی تا اوایل زمان شیردهی می باشند، وجود ندارد . پایان دوره آبستنی و ابتدا عصر شیردهی با تغییرات هورمونی هم پا می باشد . این تغییرات در غلظت هورمون های باطن ریز، صورت می گیرد که مسیر مواد مغذی از ذخیره شدن در تن مادر را به سمت سنتز شیر و تغذیه گوساله نوزاد تسهیل می کند .

ماشین آلات خوراک دام
افزایش سرعت بالا غذا در پس از زایش قادر است شدت توازن منفی انرژی را بکاهد و تندستی و تولید دام در زمان انتقال را بهبود دهد( (Hayirli and Grumme2004
این راهکارهای مدیریتی و تغذیه‌ای در دوره پیش از زایش جهت تحریک خوراک در پیش از زایش و کاهش جابجایی (موبیلیزاسیون) 1)استفاده از NDF منابع علوفه ای مطلوب در جیره برای افزایش حجم محتویات شکمبه ای(Allen ,2000) 2) ارتقاء سطح NFC و یا این که به کارگیری از منابع چربی در جیره به مراد افزایش مرحله انرژی جیره ((NRC, 2001 3) ) استفاده از منابع خوراکی خوش غذا با امکان هضم پذیری بالا Voelker and Allen ,2003) ) 4) استفاده از افزودنی‌های خوراکی پیش‌ساز گلوکز به‌منظور تامین انرژی در دام(Dan et al 2007) یک عدد از استراتژی های بهبود توازن منفی انرژی در عصر انتقال ، به مراد عادت پذیری گاوها، افزایش مرحله NFC و یا به کارگیری از منابع چربی در جیره به منظور ارتقا سطح انرژی جیره میباشد .
به کارگیری از سطح ها بالای NFC و یا افزایش ناگهانی آن در جیره و یا این که عدم حضور بافر کافی در شکمبه باعث بروز اسیدوز میگردد (NRC, 2001)
غذا
مصرفی در خلال عصر انتقال بحرانی طعام مصرفی گاو در پایین ترین حد خود در چرخه آبستنی-شیردهی قرار دارد .به حیث می برسد در هنگامی که تقاضا برای مواد مغذی ،با بیشترین سرعت، در درحال حاضر ارتقا است،ماده خشک مصرفی در زیر ترین حد خود می باشد . مارکوآرت و همکاران 1997 اشاره کرده اند که در 14 روز انتها آبستنی ،هم برای گاوهای برنا (در زایش نخستین و دوم) و هم برای گاوهای کهن سال (در زایش سوم یا بالاتر)ماده کم آب مصرفی 25 تا 50 در صد کاهش می یابد . چهار عنصر پرمصرف نقش پررنگ ای در سندرم گاو زمین گیر داشته که متاسفانه اکثر اوقات با زایش گاو ارتباط دارا‌هستند .همانگونه که کلسیم،فسفر،منیزیم و پتاسیم خون برای وظایف عصبی و ماهیچه ای اضطراری میباشند مقادیر ناکافی این مواد مغذی می توانند سبب ساز به از دست دادن بضاعت و توان گاو در برخاستن از زمین و ایستادن بر روی پاهایش شوند .

مطالعه دی گاریس و همیاران در سال 2009 نشان داد: خطر ابتلا به ورم پستان بالینی در 180 روز اول دوره شیردهی در اثرتغذیه با جیره های دوره انتقال که جهت ساخت تعادل مثبت انرژی و پروتئین تهیه شده اند، افزایش می یابد . کلیه گاوهای زمان انتقال جهت کاهش خطر ورم پستان محیطی و آلودگی گوساله به عامل ها میکروبی، می بایست در محیطی کم آب و تمیز وضع حمل نمایند . حجم آغوز تولیدی در اولین دوشش، هم بستگی منفی با غلظت ایمونوگلوبولین جی دارد .(پریتچت و همیاران 1991) جویس و سانچز(1994) تاکید نمودند که گوساله های متولد شده از گاوهای تغذیه شده با جیره های با بیش از با DCADپایین، در گیر اسیدوز متابولیکی مزمن شدید شده که این موقعیت می تواند موجب کاهش جذب ایمونوگلوبولین های آغوز شود .

سازش
شکمبه: شواهد جان دار نشان می دهند که که قسمتی از فرآیندهای سازشی شکمبه ،نیازمند افزایش طول پرزها و همچنین ارتقاء نواحی جذبی آن ها می باشد(دیرکسن و همکاران 1985)علاوه بر این ،جمعیت میکروبی شکمبه جهت برقراری اکوسیستم پایداری از باکتری های آمیلولیتیک (مصرف کننده نشاسته) به بازه زمانی کافی نیاز دارا هستند .این باکتری ها که دربرگیرنده استرپتوکوکوس بوویس و جور های لاکتوباسیلوس هستند،مقادیر زیادی اسید لاکتیک ساخت می کنند که موجب کاهش شدید اسیدیته محیط شکمبه می شود .باکتری مصرف کننده اسید لاکتیک مثل مگاسفرا السدنی،سلنوموناس رومیناتوم،و گونه های ویونلا مقادیری از اسید لاکتیک را به پروپیونات تبدیل کرده و با این کار موجب تعدیل اثرات نشاسته بر اسیدیته شکمبه می شوند .تحت بودن پی اچ شکمبه از 6 موجب اختلال هضم فیبر می شود و مصرف ماده کم آب در اسیدوز پایین بالینی کاهش می یابد .